به غـبار حــرم کربـــو بـلایــت ســـوگـند
دوست دارم شبی در حرمت گریه کنم
----------------------------------------------------
عشق يعني « همت » و يک دل خدا
توي سينه اشتياق کربلا
عشق يعني شوق پروازي بزرگ
در هجوم زخمهاي بيصدا
عشق يعني قصة عباس و آب
در « طلاييه » غروب آفتاب
عشق يعني چشمها غرق سکوت
در درون سينه، اما انقلاب
عشق يعني آسمان غرق خون
در شلمچه گريه گريه.... تا جنون
عشق يعني در سکوت يک نگاه
نغمة انا اليه راجعون...
----------------------------------------------------
کربلا کوته ترین راهست تادرگاه دوست
با که گویم این ره کوتاه را گم کرده ام
----------------------------------------------------
شبی ساکت و دلگیر خودم بودم وقلبی که ز غم بسته به زنجیر و هنگام اذان بود که پیچید در آفاق یکی نغمه تکبیر نوشتند،که هنگام اذان دست به دامان خدا باش ومشغول دعا باش وگفتم به خدابین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرببلایم
--------------------------------------------------------
عشق يعني دائماً در اضطراب
عشق يعني تشنگي در شط آب
عشق يعني لاله پرپرشدن
عشق يعني در رهش بي سرشدن
عشق يعني عاشق شيدا شدن
عشق يعني گمشدن پيدا شدن
عشق يعني مبتلا گشتن به درد
عشق يعني عقل را كردي تو طرد
عشق يعني هردمي در جستجو
عشق يعني هجرت از من تا او
عشق يعني حرف او برروي چشم
عشق يعني صبر در هنگام خشم
عشق يعني دلبري دلدادگي
عشق يعني غربت واماندگي
عشق يعني،همچو آتش سوختن
عشق يعني چشم بر او دوختن
عشق يعني دائماً در درد ورنج
عشق يعني يافتن صدكوه گنج
عشق يعني زلف تابيده كمند
عشق يعني زلف او برپاي بند

---------------------------------------------------
در عرفان کربلا تنها روحهای مقدس عارفانه ای ماندند که لیاقت پا گذاشتن در خاک بهشت را داشتند . روحیه اصحاب امام حسین (ع) و عشق صادق آنها به گونه ای بود که آنها مرگ را «ایثار و اختیار» کردند . این خصوصیت در میان همه شهدا کربلا بود که «آثروا الموت » یعنی اختیارا مرگ را بر زندگی ننگ آور ترجیح دادند .
---------------------------------------------------
مفرست این گدا را به دری مگر شهادت
مخراین متاع جان رابه زری مگرشهادت
چهار سمت وسوی حرمت هزارسوگند
که به هیچ سمت وسویم مبری مگرشهادت
بنوازطفل جان را،ببرش به مکتب عشق
که درآن نباشدعلم وهنری مگرشهادت
زده ام به عمق دریای غریب زندگانی
نگرفته چشم دل را گهری مگرشهادت
"خبرشهادتم رابرسان درآن زمانی
که پراست عالم ازهرخبری مگرشهادت
--------------------------------------------------
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی ز مردن مهراس
مردار بود هر آنکه او را نکشند
.................................................
شهدا پرواز کردند و رفتند بیایید پریدن را یاد بگیریم
------------------------------------------------
ساقي امشب باده از بالا بريز
باده از خم خانه مولا بريز
باده اي بي رنگ و آتشگون بده
زانكه دوشم داده اي افزون بده
اي انيس خلوت شبهاي من
مي چكد نام تو از لبهاي من
محو كن در باده ات جام مرا
كربلايي كن سرانجام مرا
يا علي، درويش و صوفي نيستم
فاش مي گويم كه كوفي نيستم
موجها را مي شناسي مو به مو
شرحي از زلف پريشانت بگو
باز كن ديباچه توحيد را
تا بجويد ذره اي خورشيد را
يا علي بار دگر اعجاز كن
مشتهاي كوفيان را باز كن
باز كن چشمان نازآلوده را
بنگر اين چشم نياز آلوده را
×××××××××××××××××××
خوشا دل سپردن به عشق خدایی / ز قید هوس های دنیا رهایی / خوشا، از گناهان همه توبه کردن / به درگاه حق، نیمه شب، چهر سایی /خوشا بر فراز جهان پر گشودن / گذشتن ز خودبینی و خود نمایی
خوب رویی که دیدی عاشق رویش مشو، نقش او بر دل نگه دار عاشق نقاش باش.
********
ما سالهاست كه در محاصره هستيم !
از آسمان غبارآلود چقدر تشنگي مي بارد
اما ديگر لاله ها تشنه نيستند.
آه! از اين همه عطش و آتش كه بر كام
پنجره ها نشسته است !
و دريغ از پروانه و پرواز كه نگاه زخمي شهر
را پر از خستگي كرده است.
برادرم !
ما هنوز در محاصره هستيم !
و تو چه زيبا حصار تنگ دنيا را شكستي.

********
ای شهید...
ای انکه بر کرانه ی ازلی و ابدی وجود بر نشسته ای.........
دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش....(شهید اهل قلم,اوینی)
(اینجا وبلاگ شهداست و ما فقط خادمان انهاییم...)
خدایا صبح ظهور چهاردهمین خورشید را نزدیک کن.
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج